داستان غدیر

قسمت اول:

مدتی بود اطرافیان پیامبر صلی الله علیه و آله از بعضی سخنان آن حضرت برداشت می کردند ایشان قصد دارند برای خود جانشینی مشخص کنند تا بعد از ایشان امامت جامعه را به عهده بگیرد و مردم دچار سر درگمی نشوند.

هر کس حدسی می زد، سر نخ هایی وجود داشت که خیلی ها می توانستند حدس بزنند این جانشین کیست، اما افرادی هم بودند که هنوز در شک بودند، آیا ممکن بود پیامبر(ص) از دنیا برود و فرصت و شرایط مناسب پیدا نشود که جانشین خودرا مشخص کند، یکی از اصحاب پیامبر(ص) به دوستش گفت اصلا شاید ت پیامبر این باشد که بدون تعیین جانشین ، مسلمین را ترک کند و همه را به خدای بزرگ بسپارد. دوستش پاسخ داد پیامبران جانشین تعیین می کردند، حضرت موسی(ع) حتی برای یکماه که به کوه طور رفت ، حضرت هارون را به جای خود گذاشت، پیامبر(ص) خودمان هم هر موقع به سفر می روند، یک نفر را بجای خود در مدینه جانشین می گذارند، مگر ممکن است برای سفر یک هفته ای جانشین تعیین کنند ولی برای سفر نهایی که دیگر برگشتی در آن نیست جانشین نگذارند، این که به عقل جور در نمی آید.

بله بحث ها و پچ پچ ها در میان اصحاب ادامه داشت، حتی این حرفها در میان بعضی خانواده ها شنیده شده بود، مسئله خیلی مهم بود، پیامبر(ص) با آنهمه تلاش و رعایت ظرافت ها، آیا ممکن بود از دنیا بروند در حالی که جانشینی مشخص نکرده باشند.

از همه بیشتر خود پیامبر(ص) نگران بودند ولی بروز نمی دادند ، غمی بزرگ در دل پیامبر(ص) جا خوش کرده بود، یک اشکالی تو کار بود که در این کار تأخیر میشد؟!

آدرس کانال در ایتا eitaa.com/tarikhy

 

و در سروش Sapp.ir/tarikhye

470 - داستان غدیر قسمت اول

پیامبر ,جانشین ,ص ,ها ,یک ,ممکن ,پیامبر ص ,را به ,برای سفر ,جانشینی مشخص ,که به

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مطالب اینترنتی جدیدترین بک گراند |پی اس دی آتلیه شعر ها ناقص فروشگاه اینترنتی محصولات دانلودی #آموزش_مطالب_زناشویی#سیاست_ها#نکات_خانه_داری و ... در مورد امام زمان علیه السلام روزانه مدرسه امام خمینی (ره) شهر قره بلاغ دپارتمان پژوهشی سفیر نیلو رایانه